فاطمه بانوفاطمه بانو، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

پرنسسی افسانه ای در دنیای واقعی

دخترکی نشسته در قاب چشمانم

1391/3/8 1:24
نویسنده : مامانی
155 بازدید
اشتراک گذاری

امروز تصویر دخترکی زیبا و شیرین برای همیشه در یادم ماندگار شد دخترکی که نمیدانست چه میگذرد دختری که تصویرش هنوز جلوی چشمانم رژه میرود انقدر میرود و میاید که بغضم را نیم ساعت به نیم ساعت میترکاند امروز در هیاهوی سالن دخترک به چشم میامد که هنوز نمیفهمید نمیتواند کنار پدر و مادر در یک زمان بنشیند امروز من حسی را نگاه کردم و خواندم و حس کردم که دردش تا ته قلبم را گزید و بغضم را در درون خود ترکاند وهمانجا ماند امروز فقط من فهمیدم مادر دخترک از گریه ی پشت در دخترکش چه عذابی کشید من فهمیدم مادر چه بغض و حسرتی را در قلبش خاک کرد من میدانم مادری که بدون دخترک از ان سالن بیرون رفت با پای خودش نرفت من میدانم مادر الان دیوانه است الان میجنگد با در و دیوار و هوایی که بوی دخترکش را میدهد من میدانم او الان زنده نیست فقط نفس میکشد امروز یک لحظه زمان سریع گذشت جلوی چشمانم دخترک دختر من بود ان زن درمانده من بودم دخترکی که پدر با تمام قدرت از مادر جدا کرد دخترکم بود دخترکی که پدر برای به زانو در اوردن مادر بهش سیلی زد دخترم بود و مادری که بدون قلب از انجا رفت که من بودم برای اولین بار حس هایم با هم نجنگیدند و من پر از نفرت بودم از پدر بدذاتی که لپهای دخترک را سرخ کرد مادر را از پا در اورد که رفت و میپرسید دخترمو میزنه از مردی که دخترک را در سالن سردرگم گذاشت و خود دنبال کاغذهایش در اتاقها گم شد و قدرتم را برای پنهان کردن اشکهایم دخترکی 3ساله که تک تک اتاق ها را در جستجوی مادرش میگشت در هم شکست و من هنوز بیخوابم با تصویر دخترک که جلوی چشمانم میرود و میاید ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)