فاطمه بانوفاطمه بانو، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

پرنسسی افسانه ای در دنیای واقعی

امتحان ازمایشی ائین نامه

1391/3/3 0:20
نویسنده : مامانی
108 بازدید
اشتراک گذاری

 حبه ی انگور دیروز مامان ممتاز از کلاس که برگشت گفتش فردا یه امتحان ازمایشی دارم و مستقیم رفت تو اتاقش و گفت کسی با من نحرفه میخوام بخونم و این یعنی ما شام نداشتیم خیلی گناه داشتیم دیشب و خودمون ناز خودمونو خریدیم و البته کارای خونه رو هم انجام دادیم حالا مامانی تو حس خوندن تماس گرفتن دوستامون که ما داریم میایم خونتون و مامان هنوز میخوند و خب من شربت اماده کردم و وسایل پذیرایی و مهمونها اومدن و تا رفتن مامانی پرید سر کتابش و حالا نخون پس کی بخون و تا 2 شب خوند و البته 6 صبح بیدار شد و دوباره خوند ماهم مثه بیچاره ها نه صبحونه نه نهار مامان همه چیشو بلده فقط استرس داره 10تا ازمون ازش گرفتیم همه رو خوب داد ایشالا که خوب بده الان رفته اموزشگاه عصری هم دایی عادلم بام تماس گرفت گفت چه خبر دخترم؟ منم گفتم سلامتیت ولی میدونی مامانی و خاله مهنازی دارن میرن رانندگی اونم کلی ذوق کرد اونقدم بهشون خندیدیم که حالا سر کلاس چطورن که نگو بعد دایی پرسید خانم دکتر درستو که میخونی منم گفتم بله و خیلی خوشحال شد گفت افرین عزیزم ذوق میکنم میبینم افسرده نیستی منم لوووووووووووووووس خلاصه هیچی دیگه الانم میخوام بیام بخورمتتتتت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)