از سری کارهای خوشمزه
هندونه ی ابدار مامان عاشق هندونست و وقتی هندونه میبینه چیزی جلودارش نیس و باید بخوره و هام هامی راه میندازه که نگو و نپرس یه بار خاله زینب یه نصف هندونه ای رو که مونده بود گذاشت کنار یخچال که تو یخچال براش جا درست کنه و بذارتش اما همین موقع وروجک من هندونه رو دید و سریع خودشو بهش رسوند و مث بچه گربه ای که با زبون به کاسه ی شیر لیس میزنه اینم هندونه رو با زبون میلیسید و ما اینقده به این کارش خندیدیم و البته کسیم دلش نمییومد هندونه رو از جلوت برداره و گذاشتیم کیف کردی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی